هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » اردلان سرفراز »نیرنگ
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 1:16 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

نیرنگ

به من اونکه بدی آموخت تو بودی
 تو بودی ،‌ تو بودی
منو آتیش زد و خود سوخت تو بودی
 تو بودی ،‌ تو بودی
اون که با تیر به زهر آلوده ی عشق
 دل و دیده به هم دوخت تو بودی
اون که با شعبده بازی به نیرنگ
لب فریاد منو دوخت تو بودی
به من اونکه بدی آموخت تو بودی
تو بودی تو بودی
منو آتیش زده و خود سوخت تو بودی
آخر این قصه ی ما از خود ما از ابتدا پیدا بود
نیرنگ بود ریا بود
دشمن ما از خود ما هر لحظه بین ما بود
از ما بود ،‌ با ما بود
تو منو به بازی تلخی کشوندی
که ندونسته به انتها رسوندی
من به خواب تو ، تو جادو شده ی خواب
دشمن ما رو سر سفره نشوندی
اون که دل به قصه ها باخت تو بودی
تو بودی ، تو بودی
خنمونو روی آب ساخت تو بودی
 تو بودی ،‌ تو بودی
آخر این قصه ی ما ، از خود ما از ابتدا پیدا بود
نیرنگ بود ، رویا بود
دشمن ما از خود ما هر لحظه بین ما بود
 تو بودی ،‌ تو بودی